0086-21-58386256
بهره وری ( به انگلیسی: Productivity ) از مفاهیم علم اقتصاد و مدیریت است که چنین تعریف می شود: «مقدار کالا یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت یا به این شکل: «اثربخشی به همراه کارایی».
سود بردن بهره مند شدن ریشه گرفتن ( کلمه ) تجزیه کردن ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
معنی و ترجمه کلمه انگلیسی benefit به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 - مزیت (اسم) 2 - مراسم خیریه (نمایش و ...) (اسم) 3 - کمک مالی دولتی (اسم) 4 - سود بردن (فعل) 5 - فایده رساندن (فعل)
[ ح َظظ ] ( ع مص ) بهره مند شدن. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ) ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). با بهره شدن. || با بخت شدن. ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل ...
برخورداری یافتن، برخوردار شدن، حظ و بهره بردن، بهره مند شدن. ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
معنی: افزایش، حصول، استفاده، سود، منفعت، فایده، صرفه، نفع، بهره تقویت، غرض، فایده دیدن، بهبودی یافتن، زیاد شدن، فایده بردن، تسخیر کردن، سود بردن، کسب کردن، پیش رفتن، رسیدن، نائل شدن، نائل شدن به، بدست اوردن، پیدا کردن
معنی بهره مند شدن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
معنی بهره مند کردن به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
اسم: بهره مند (پسر) (فارسی) (تلفظ: bahremand) (فارسی: بَهره‌مند) (انگلیسی: bahremand) معنی: آن که یا آنچه بهره می برد، برخوردار، کامیاب، ( بهره، مند ( پسوند دارندگی ) )، ( در پهلوی، baand ) قابل تقسیم، قابل قسمت
- منتفع شدن ؛ سود بردن و سودمند گردیدن. ... بهره مند ( پارسی دری ) پیامند ( پیا= نفع؛ سنسکریت + مند ) ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات ...
مستفیذ واژه ی غلط ، بی معنی و نامفهوم در ادبیات فارسی است که برخی افرادی که با واژگان عربی و فارسی آشنایی عمیقی ندارند به غلط جای مستفیض ( به معنای فیض بردن ، بهره مند شدن و. . . ) استفاده می کنند
مترادف متمتع شدن: برخوردار شدن، بهره ور شدن، تمتع یافتن، منتفع شدن، بهره مند شدن، کامران شدن، کامیاب گشتن معنی انگلیسی :
برابر پارسی: بهره مند شدن، دست یافتن، ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
جست‌وجوی «مند» در لغت‌نامه‌های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
با دوستی که گفت مند کردیه موافق ترم چراکه اگه مند فقط به معنی دارا و صاحب باشه در واژه هایی مانند مستمند چندان رسا و گویا نیست مگر اینکه بگیم مستمند یعنی مانده در مُستی و بیچارگی که در این صورت ...
استفاده کردن = بهره مند شدن ... از فرمایش های شما بهره مند می شوم ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
دارای بهره و نصیب؛ سودبرده؛ کسی که از چیزی یا کاری سود و بهره برده باشد. 25 فرهنگ ... بهره مند
ترجمه و معادل کلمه «بهره‌مند شدن» به زبان انگلیسی به همراه تلفظ آنلاین توضیحات و مثال. 1 - to profit (فعل) 2 - to benefit (فعل)
بهره مند گشتن. - مستفیض کردن ؛ احسان کردن و نیکی بسیار نمودن. ... فیض بردن، بهره مند شدن، ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ...
- متمتع شدن ؛ برخوردار شدن . بهره بردن . بهره مند شدن : خواهی متمتع شوی از نعمت دنیا با خلق کرم کن چو خدا با تو کرم کرد. سعدی . - متمتع گردیدن ؛ بهره مند گردیدن . فایده بردن .
معنی بهره بردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
جالب است بدانید که فارسی زبانان تاجیکستان، هوس مند گویند ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
بهره مند. [ ب َ رَ / رِ م َ ] (ص مرکب ) کامیاب . متمتع و دارای حظ و نصیب . (ناظم الاطباء). برخوردار. محظوظ. بهره ور. صاحب حظ. (یادداشت بخط مؤلف ) : و از عدل و انصاف خود همگنان رابهره مند گردانید.
فيض بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن: انگلیسی: benefit: عربی: مصلحة، مساعدة، ثبت، حفلة خيرية، ثنى، استفاد، أفاد، أبرئه، فائدة: واژه: مستفیض شدن: معادل ابجد: 1744: تعداد حروف: 9: مختصات ( ~. شُ دَ) [ ع - فا ...
معنی بهره مند. [ ب َ رَ / رِ م َ ] (ص مرکب ) کامیاب . متمتع و دارای حظ و نصیب . (ناظم الاطباء). برخوردار. محظوظ. بهره ور. صاحب حظ. (یادداشت بخط مؤلف ) : و از عدل و انصاف خود همگنان رابهره مند گردانید.
مترادف مستفیض شدن: فیض بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن. ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
- مستفیض شدن ؛ شایع شدن : ... در اصطلاح علم حدیث و نزد فقها، مرادف کلمه ٔ مشهور است و جمعی دیگر از فقها بین مستفیض و مشهور فرق نهاده اند. ... بهره مند گشتن . - مستفیض کردن ؛ احسان کردن و نیکی بسیار ...
معنی کلمه بهره معنی واژه بهره ... دو روز دور نخواهد شدن ز درگه او ... [ ب َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) کامیاب و متمتع و بهره مند. (ناظم الاطباء). بهره مند. کامیاب
بهره مندی. [ ب َ رَ / رِ م َ ] ( حامص مرکب ) کامیابی و تمتعو بختیاری و سعادتمندی. ( ناظم الاطباء ) : ز تاجت آسمان را بهره مندی زمین را زیر تخت سربلندی.
معنی: مالک، دانستن، بدست اوردن، جلب کردن، گذاشتن، رسیدن به، داشتن، کردن، وادار کردن، صرف کردن، دارا بودن، بهره مند شدن از، مالک بودن، باعی انجام کاری شدن، در مقابل دارا
دارا بودن، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند ...
( شرفنامه منیری ). بهره مند. صاحب بهره : بیشتر بخوانید ... که از بر شدن نیست پای - ) ) ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ...
معنی بهره مند شدن از به انگلیسی - معانی، جمله های نمونه، مترادف ها و متضادها و ... در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
دو روز دور نخواهد شدن ز درگه او اگر دو بهره مر او را دهند زین عالم. ... ، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ...
- محظوظ شدن ؛ بهره مند شدن. تمتع بردن : لوح حافظ لوح محفوظی شود روح او از روح محظوظی شود. مولوی. محظوظ گردیدن ؛ محظوظ گشتن. محظوظ شدن : و دیگر رسایل و رقاع و فصول از انواع به مطالعه ٔ همه محظوظ گشتم.
فرهنگ فارسی عمید. معنی دارای بهره و نصیب؛ سودبرده؛ کسی که از چیزی یا کاری سود و بهره برده باشد. انگلیسی rewarded, blessed, profited by عربی مكافأة المباركة المستفيد من قبل ترکی ödüllendirildi, kutsandı, yararlanıldı فرانسوی récompensé, béni, profité de
معنی کلمه بهره وری ... [ ب َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) کامیاب و متمتع و بهره مند. (ناظم الاطباء). بهره مند. کامیاب
- محظوظ شدن ؛ بهره مند شدن . تمتع بردن : لوح حافظ لوح محفوظی شود روح او از روح محظوظی شود. مولوی . و جمهور اهل قلم ازمطالعه ٔ آن محظوظ و بهره مند شوند. (تاریخ قم ص 2). - محظوظ کردن ؛ بهره مند کردن ...