1- محفظه اختلاط هوا به انگلیسی » Mixing Box 2- Mixing Box به فارسی » محفظه اختلاط هوا دسته بندی: مقالات برچسب ها: Mixing Box, محفظه اختلاط هوا به انگلیسی
فیلم تک آمریکایی: این فیلتر ممبران امریکایی جزو بهترین و باکیفیتترینهاست و میتوان گفت تقریبا اکثر افرادی که از این فیلتر استفاده کردهاند از کیفیت آن اطمینان دارند. علاوه بر کیفیت بالای تصفیه دوام بالایی هم ...
محفظه گودال فضای بین محل گودال و مرز گنبدی یک گودال حاشیهای(سوارتز ، 1971) ، محفظه گودال - فضای بین محل گودال و مرز گنبدی یک گودال حاشیهای(سوارتز : pit chamber
آغُل (به انگلیسی: pen) محفظه ای برای نگهداری دام است. همچنین ممکن است به عنوان یک اصطلاح برای محوطه ای برای حیوانات دیگر مانند حیوانات خانگی که در داخل خانه ناخواسته هستند استفاده شود. این ...
محفظه. [ م َ ف َ ظَ] ( ع اِ ) جای حفظ کردن و نگاه داشتن. ( ناظم الاطباء ). آنچه اشیاء را در آن نگاهدارند. جائی که چیزی در آن حفظ کنند. جای نگاهداری. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
[۲] این آشکارساز از محفظه پرشده از گاز، و دو الکترود به نامهای آند و کاتد تشکیل شدهاست. الکترودها ممکن است به صورت دو صفحه موازی یا یک استوانه هممحور با سیم مرکزی آند باشد.
جستوجوی «محفظه» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
محفظه توربین ، پوسته توربین : turbine case جستجو در دیکشنری تخصصی جستجو در Menu
محفظه . [ م َ ف َ ظَ] (ع اِ) جای حفظ کردن و نگاه داشتن . (ناظم الاطباء). آنچه اشیاء را در آن نگاهدارند. جائی که چیزی در ... انگلیسی: case, box, encasement, shield, crate, chest, the compartment:
معنی و ترجمه کلمه انگلیسی compartment به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 - محفظه (اسم) 2 - کوپه (قطار) (اسم)
محفظه فشار ، مخزن تحت فشار : pressure vessel. فشار الف) نیروی اعمال شده در طول یک سطح حقیقی یا مجازی که بر مبنای مساحت سطح تقسیم میشود ، نیروی واحد سطح اعمال شده بر سطح ، توسط واسطهای که با آن در تماس است
محفظه آنتن : antenna housing. دیکشنری آنلاین مهندسی برق. دانشجویان محترم رشته مهندسی برق به بخش دیکشنری تخصصی مهندسی برق خوش آمدید. این دیکشنری شامل اصطلاحات و کلمات تخصصی برق الکترونیک، مخابرات، برق کنترل و برق قدرت می باشد.
واژگان مترادف و متضاد. معنی جلد، صندوقچه، صندوق، قاب، لفافه انگلیسی case, box, encasement, shield, crate, chest, the compartment عربی حالة، قضية، حقيبة، دعوى، حجة، صندوق، حادثة، مسألة، الواقع، الصندوق، خزانة، مثل، وضع حالة، إطار، إصابة مرضية ...
باتری حرارتی محفظهدار از نظر فیزیکی شبیه باتری حرارتی تغییرفاز است از این نظر که یک مقدار مشخص از ماده فیزیکی است که برای ذخیره یا استخراج انرژی، گرم یا سرد میشود. با این حال، در این نوع ...
جعبه اسکینر. محفظه شرطیشدن فعال (به انگلیسی: Operant Conditioning Chamber) یا جعبه اسکینر (به انگلیسی: Skinner box)، دستگاهی آزمایشگاهی است که برای بررسی رفتار حیوانات مورد استفاده قرار میگیرد.جعبه اسکینر توسط بیاف اسکینر در زمانی که ...
معنی و نمونه جمله محفظه - همراه با مترادف و متضاد، تلفظ صوتی آمریکایی و بریتانیایی، case, chest, compartment
محفظه تخم ، تخمدان سوسک ، هاگذان : ootheca ... در صورتی که تمایل به استفاده از دیکشنری انگلیسی به فارسی را دارید لغت خود را به صورت انگلیسی تایپ نمایید. و اگر تمایل به استفاده دیکشنری فارسی به ...
حفره ، محفظه : cavity. دیکشنری آنلاین دامپزشکی. برای ترجمه اصطلاحات انگلیسی دامپزشکی کلمه مد نظر خود را به صورت انگلیسی تایپ نموده و جتستجو کنید.
دانلود مقالات isi انگلیسی درباره محفظه با ترجمه فارسی - مقالات الزویر ساینس دایرکت Science Direct ... در این صفحه تعداد 168 مقاله تخصصی درباره محفظه که در نشریه های معتبر علمی و پایگاه ساینس دایرکت (Science ...
اتاقک ، اتاق ، فضای بسته ، محفظه : chamber ... این دیکشنری می تواند برای ترجمه انگلیسی به فارسی و یا فارسی به انگلیسی اصطلاحات رشته پزشکی استفاده گردد. بانک لغات و اصطلاحات دیکشنری پزشکی را به طورت ...
گودال ، حفره ، کاواک ، محفظه الف) یک کاواک محلولی در یک غار آهکی ب) یک کاواک کوچک در گدازه حفره دار ، محفظه الف) یک کاواک محلولی در یک غار آهکی ب) یک کاواک کوچک در گدازه حفره دار : cavity
الترجمات في سياق محفظة في العربية-الإنجليزية من | Reverso Context: محفظة أوراق, إلى محفظة, محفظة متنوعة, محفظة استثمارية, إنشاء محفظة.
انگلیسی root chamber ... کلاهک. محفظه. جاي حفظ کردن و نگاه داشتن، جايي که چيزي در آن حفظ کنند ...
محفظه احتراق : combustion area. دیکشنری آنلاین مهندسی عمران. کلیه اصطلاحات تخصصی مهندسی عمران را در دیکشنری تخصصی عمران گنجانده ایم.
حفره ، حفره یا محفظه قالب : cavity. درباره برساد. دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.
خودت هر مقالهای رو ترجمه کن! معانی: «housing, cabinet, cage, ...»،. مترادفها و عبارات مرتبط «محفظه» در ترگمان، سرویس مترجم هوشمند آنلاین و رایگان.
Translation of "محفظة" in English. Noun. portfolio wallet purse capsule. briefcase. Show more. هذه الاستراتيجية هي النوع الأكثر شيوعا من التأمين على محفظة. This strategy is easily the most …
محفظه های موتور : nacelles. درباره برساد. دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.
محفظه هوا ، محفظه باد : air chamber. سیستم دیده بان راداری مراقبت پرواز نوع پیشرفته ای از ( ای اف اف ) (سیستم تشخیص خودی یا دشمن ) که در سطح جهانی برای ردگیری هواپیما و به منظور کنترلف رفت و آمد هواپیما استفاده می شود مطابق ضوابط ...
Translations in context of "محفظة" in Arabic-English from Reverso Context: محفظة أوراق, إلى محفظة, محفظة متنوعة, محفظة استثمارية, إنشاء محفظة
لوله مغزه گیر- لوله نمونه گیر ، مغزه گیر محفظه مغزه گیر الف) دو لوله پهلوی هم جا داده شده بالای سرمته یک مغزه که لوله بیرونی با مته می چرخد و لوله درونی یک مقطع یا هسته پیوسه از مواد سوراخ شده را دریافت و نگهداری می کند
محفظه هوا ، اتاقک هوا : air chamber. درباره برساد. دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.